نامه عاشقانه: ویرجینیا وولف و ویتا ساکویل-وست
قهرمان اصلی رمان پیشگام ویرجینیا وولف، اورلاندو، که سانسور را برای انقلابی در سیاست عشق عجیب و غریب برانداز کرد، بر اساس شاعر انگلیسی ویتا ساکویل-وست، معشوق پرشور وولف و دوست عزیز مادام العمر بود. این دو زن همچنین نامه های عاشقانه زیبایی را در زندگی واقعی رد و بدل کردند. در اینجا یکی از ویرجینیا به ویتا از ژانویه سال 1927، اندکی پس از اینکه آن دو دیوانه وار عاشق شدند، آمده است:
"اینجا ویتا را نگاه کن - مردت را پرت کن، و ما به همپتون کورت میرویم و با هم روی رودخانه غذا میخوریم، در باغ زیر نور مهتاب قدم میزنیم و دیر به خانه میآییم و یک بطری شراب میخوریم و سرحال میشویم، و من میروم. همه چیزهایی را که در سر دارم، میلیونها، هزاران هزار به شما بگویم - آنها روز به هم نخواهند خورد، فقط در تاریکی رودخانه. به این فکر کن می گویم مردت را بیانداز و بیا.»
در 21 ژانویه، ویتا این نامه خلع سلاح صادقانه، صمیمانه و بیحفاظ را به ویرجینیا میفرستد که در تضاد زیبایی با نثر پرشور ویرجینیا است:
«...من به چیزی تبدیل شدهام که ویرجینیا را میخواهد. در ساعات کابوس بی خوابی شب، نامه ای زیبا برایت نوشتم، و همه چیز تمام شد: دلم برایت تنگ شده است، به روشی کاملاً ناامیدانه انسانی. شما، با تمام حروف بی زبانتان، هرگز چنین عبارت ابتدایی را نمی نویسید. شاید شما حتی آن را احساس نمی کنید و با این حال، من معتقدم که شما از یک شکاف کوچک آگاه خواهید شد. اما شما آن را در یک عبارت بسیار نفیس می پوشانید که باید کمی از واقعیت خود را از دست بدهد. در حالی که در مورد من کاملاً واضح است: حتی بیشتر از آنچه می توانستم باور کنم دلم برایت تنگ شده است. و من آماده بودم که دلتنگ تو باشم. پس این نامه واقعاً فقط یک جیغ درد است. باور نکردنی است که چقدر برای من ضروری شده اید. فکر می کنم شما عادت دارید که مردم این چیزها را بگویند. لعنت به تو ای موجود خراب. من نمی توانم با تسلیم کردن خود به این شکل دیگر مجبورت کنم مرا دوست داشته باشی - اما اوه عزیزم، من نمی توانم باهوش باشم و با تو مخالفت کنم: من تو را برای این خیلی دوست دارم. خیلی واقعیه نمیدانی چقدر میتوانم با افرادی که دوستشان ندارم، بیتفاوت باشم. من آن را به یک هنر زیبا آورده ام. اما تو دفاع من را شکستی. و من واقعاً از آن ناراحت نیستم.»
در روز انتشار اورلاندو، ویتا بستهای دریافت کرد که نه تنها کتاب چاپ شده، بلکه دستنوشته اصلی ویرجینیا را نیز در بر داشت، که مخصوصاً برای او با چرم نیجر صحافی شده بود و حروف اول او روی ستون فقرات حک شده بود.
پاسخ دهید