اغلب اتفاق می افتد که ما در اولین قرارها عصبی می شویم. و این اتفاق با اما رخ داد. در اولین قرار آنها، او بسیار مست بود. اما جاستین بانوی کاملی بود و مرا به خانه برد و بدون هیچ کار خندهداری مرا به رختخواب برد.)
اولین گام در
آغاز یک رابطهپ. آنها سفری به کالیفرنیا داشتند و اما اساساً به جاستین گفت که او دوست دختر او بود زمانی که آنها در سن دیگو بودند :))
دومین بوسه اول روی کاناپه اما دومین باری بود که با گوش دادن به "تو و من" توسط Lifehouse کنار هم نشستیم... اگرچه اما در شبی که با هم ملاقات کردند، جاستین را 2 بار بوسید، اما او آنقدر مست بود که آن را به خاطر نمی آورد.
اول - دوستت دارم! اما: "جاستین اول آن را گفت، اما او به شما می گفت که من مدت ها قبل از اینکه او آن را با صدای بلند بگوید، با چشمانم به او می گفتم."
مشکلات در شناسایی به عنوان یک زوج همجنسگرا با والدین یا دوستان
نه! همه دوستان و خانواده آنها برای آنها بسیار خوشحال و هیجان زده بودند. اولین چیزی که مادر اِما به او یاد داد "عشق عشق است" بود.
پیشنهاد
چه چیزی می تواند عاشقانه تر از یک خواستگاری در غار باشد زیرزمینی در یک کنسرت خصوصی!
عروسی رنگین کمان
اما: "اوه، خیلی ساده اما خاص ترین روز زندگی من. برنامه های ما به دلیل کووید از ریل خارج شد، بنابراین در نهایت در کوهستان عروسی گرفتیم. ما یکی از آن لحظات "آیا این حتی واقعی است" را داشتیم که چند لحظه بعد از "من انجام می دهم" یک رنگین کمان دوگانه پر جنب و جوش بزرگ ظاهر شد."
عروسی
عروسی به همان اندازه عاشقانه بود. عروسی کمپینگ در کوه بود، به همه گفتند چادر ببندید!
پاسخ دهید