داستان عشق ارمیا و دانیل

جرمیا ببو 32 ساله و دانیل مادرید 35 ساله به مدت 9 سال با هم (در ژانویه 2014)

اولین گام در

اولین بار ملاقات کنید

ارمیا: "ژانویه 2014 در حوالی سال نو در یک بار قدیمی همجنس گرایان به نام The Wrangler. ما از طریق یکی از دوستان مشترک (که او هم در جشن عروسی ما بود) معرفی شدیم. ما شروع به صحبت در مورد موسیقی کردیم و بلافاصله آن را شروع کردیم."

اول "دوستت دارم"

ارمیا: "پس از اولین "معرفی" ما به یک قرار شام رفتیم و سپس در سالن نعل اسبی نوشیدنی خوردیم. تا دیروقت بیرون ماندم و تمام شب صحبت کردم. دانیل ابتدا گفت "دوستت دارم".

اولین بوسه

ارمیای نبی "وقتی برای اولین بار در The Wrangler ملاقات کردیم"
 

حمایت از والدین یا دوستان در حال حاضر

ارمیای نبی: "همه دوستان ما و خانواده نزدیک ما بسیار حمایت می کنند. ما خانواده های دوری داریم که با آنها چشم در چشم نمی بینیم و محافظه کار هستند. در غیر این صورت هر دو خانواده صمیمی ما و خانواده های انتخابی بسیار حامی هستند و به عنوان خانواده به دیگری عشق می ورزند. "

نام مستعار

ارمیای نبی: "دنیل به من می گوید "جی"

عادت های عجیب و غریب یکدیگر

سنت های خانوادگی

دانیل: «خواندن منوها 3-5 روز قبل از رفتن به رستوران. نیاز به خوابیدن با AC روشن در دمای 65 درجه و فن روشن حتی در ماه های زمستان. بسته بندی لباس های هفت روزه برای یک سفر دو روزه (شامل 5 جفت کفش). علاقه ارمیا به مسیرهای دوچرخه سواری.

برنامه های خانواده برای آینده

"ما برنامه به ماه عسل در سال آینده (احتمالا اسپانیا!). دنیل در حال اتمام MBA خود است و جرمیا در حال کار بر روی پیشبرد "حرکت جانبی" خود در املاک و مستغلات است. ما به تازگی یک توله سگ Lakeland Terrier به نام Oso گرفتیم و از او بسیار لذت می بریم. امیدواریم در نقطه ای به شهر دیگری نقل مکان کنیم، احتمالاً در ساحل شرقی. اما تا آن زمان ما قصد داریم خیلی بیشتر سفر کنیم و به پیشرفت در زندگی حرفه ای خود ادامه دهیم."

پیشنهاد

ارمیا: «دانیال از ارمیا خواستگاری کرد. در آگوست 2020 و در طول همه گیری بود و به دلیل اینکه محدودیت ها تا حدودی به طور موقت کاهش یافتند. او یک شب قرار ملاقات در کری کریک ترتیب داده بود. اول نوشیدنی خوردیم و بعد در Barolo Grill شام خوردیم. سر میز شام، دانیال به ارمیا گفت: «چیزی هست که می‌خواهم درباره‌اش با تو صحبت کنم.» و ارمیا فوراً چشمانش را گرد کرد، فکر کرد که به دردسر افتاده است و گفت: "دانیال ما یک شب قرار ملاقات داریم، آن چیست؟" سپس دانیل حلقه‌ای را بیرون آورد و خواستگاری کرد (نه روی یک زانو یا با ساختن آن به یک صحنه در رستوران، زیرا ارمیا از آن متنفر بود).

عروسی

ارمیا: «ما یک عروسی خاص می‌خواستیم که یادبودی برای دوستان و خانواده‌مان باشد. ما می خواستیم بتوانیم همه آنها را با یک زمان سرگرم کننده و غذای خوب پذیرایی کنیم. غذا، موسیقی، رقص و محیط از اهمیت بیشتری برخوردار بود. ”

تدارکات عروسی

فروشنده عروسی: @دوستان و عاشقان عکاسی

ارمیا: «عالی محل برگزاریغذای خوب و موسیقی خوب مهمترین چیزهایی بود که در عروسی مان می خواستیم. ما شش ماه را صرف رانندگی در شهرهای مختلف تفریحی کوهستانی کردیم تا یک نقطه عالی در کوه ها پیدا کنیم. در نهایت، ما به دنور بازگشتیم. یک روز در Bigsby's Folly برانچ خوردیم و دوستمان که با هم بودیم صاحب خانه (که در آن زمان حضور داشت) را شناخت و ما را معرفی کرد و بعد از آن تصمیم گرفتیم عروسی را در آنجا برگزار کنیم. هماهنگ کننده محل برگزاری (کسی) باورنکردنی بود و تا به امروز همه هنوز در مورد عالی بودن غذا صحبت می کنند. ما برنامه‌ریز عروسی فوق‌العاده‌مان (Chikeeh Talker در One Love at a Time Events) را در یک بار ملاقات کردیم و بلافاصله آن را به پایان رساندیم. به همین ترتیب، یک شب به کلوپ شبانه معبد رفتیم و یکی از دوستانمان ما را به یکی از ساکنین معرفی کرد. دی جی ها بازی در آن شب (JAdore). ما هر دو طرفدار بزرگ EDM هستیم و می‌خواهیم EDM برای شب در لیست پخش ما گنجانده شود. ما از او خواستیم که در عروسیمان دی جی بگذارد و او بلافاصله گفت بله. علاوه بر عروسی ما در سال 2022، ما همچنین پنج عروسی دیگر داشتیم (سه مورد از آنها ارمیا غیر از مهمانی های عروسی بود). که حداقل سال 2022 را به سال عروسی تبدیل کرد. با این که مال ما آخرین است.»

گفتگو با فروشندگان عروسی

ارمیا: «البته اولین چیزی که می‌خواستیم مطمئن شویم این است که همه فروشندگان ما یا متعلق به LGBTQ+ هستند یا کسب‌وکارها و پلتفرم‌هایی دارند که از عروسی‌ها و زوج‌های LGBTQ+ پشتیبانی می‌کنند. ما با هم آشنا شدیم و همه چیزمان را پیدا کردیم فروشندگان عروسی یا به طور تصادفی در عموم یا از طریق منابع آنلاین. هر یک از فروشندگان ما با شخصیت، مسئولیت پذیر، محترم بودند و نمی توانیم بیان کنیم که چقدر از همه آنها قدردانی کرده ایم و از آنها لذت برده ایم.

استخدام گلفروش بسیار آسان بود، عکاس، فیلمبردار، تهیه کننده غذا، دی جی/باند. دنور بسیار خوش شانس است که حرفه ای های بسیار رو به جلو و پیشرو دارد. قسمت سخت ما این بود که دقیقاً همان چیزی را که می خواستیم انتخاب کنیم و سعی کنیم بیشتر از آن دور باشیم. ”

 

فروشندگان عروسی:

اگر می خواهید برجسته شوید، فرم را پر کنید:  https://evol.lgbt/share-your-story/

گسترش عشق! به انجمن LGTBQ+ کمک کنید!

این داستان عاشقانه را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

فیس بوک
توییتر
پینترست
پست الکترونیک (ایمیل)

تیم عروسی

کسب و کارهای بیشتر در خدمت کلورادو

1 نظر

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *